سفارش تبلیغ
صبا ویژن






مجموعه تولیدی دکور و جعبه جواهر تهران

در اوایل‌ سده دوازدهم‌ هنرهای‌ عثمانی‌، از جمله‌ زرگری‌، بر روشهای‌ اروپایی‌ مستولی‌ بود و در سده‌های‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌ جواهرات‌ سنّتی‌، به‌ پیروی‌ از سلیقه اروپاییان‌، بار دیگر رواج‌ یافت‌. در گردن‌بندها سکه‌های‌ طلای‌ اصیل‌ یا تقلیدی‌، که‌ اغلب‌ مهر عثمانی‌ (طغرا) داشتند، به‌ کار می‌رفت‌. در اواخر سده سیزدهم‌ سکه‌های‌ اروپایی‌ را به‌ سبب‌ ارزش‌ آنها ترجیح‌ می‌دادند. تسمه‌ و قلاب‌ نقره‌ای‌ و گاه‌ مذهّب‌، از لوازم‌ پوشاک‌ سنّتی‌ عثمانی‌ بود. آنها از نظر شکل‌ و روش‌ ساخت‌ و سبک‌ گوناگون‌ بودند: برخی‌ با فیروزه‌ و مرجان‌ مرصّع‌ و بعضی‌ نیز با چکش‌کاری‌، برجسته‌کاری‌، ملیله‌ و میناکاری‌ در نقوش‌ هندسی‌ و طوماری‌ تزیین‌ می‌شدند ( < فرهنگ‌ هنر .، ج‌ 16، ص‌ 531 ـ532).

سبک‌ متمایزی‌ در جواهرسازی‌ در اواخر سده سیزدهم‌ و اوایل‌ سده چهاردهم‌ در کردستان‌ رواج‌ یافت‌ که‌ ملیله‌کاری‌ عالی‌ و ظریف‌ ویژگی‌ آن‌ بود. سنگهای‌ قیمتی در این‌ شیوه‌ کم‌ بود، اما فیروزه‌ که‌ علاوه‌ بر ویژگی‌ تزیینی‌، حائز خواص‌ ماوراء طبیعی‌ دانسته‌ می‌شد، رواج‌ داشت‌. نقوش‌ طوماری‌، گلها و برگها، ماهی‌ و پرندگان‌ به‌ موازات‌ نقوش‌ هندسی‌ کاربرد داشتند. گردن‌بندها از دانه‌های‌ زرینی‌ تشکیل‌ می‌شدند که‌ با صفحات‌ مستطیلی‌ به‌ هم‌ متصل‌ و این‌ صفحات‌ با سکه‌های‌ عثمانی‌ و اروپایی‌ و فیروزه‌ تزیین‌ می‌شدند. گردن‌بندهای‌ نمونه کردستان‌ برای‌ جشنها از لوحهای‌ (پلاکهای‌) مستطیلی‌ ساخته‌ می‌شد که‌ آویزهایی‌ شبیه‌ به‌ ماهی‌ داشتند. دستبندها نیز با سکه‌های‌ انگلیسی‌ و ستارگان‌ و هلالهای‌ ماه‌ تزیین‌ می‌شدند. بیشتر گوشواره‌ها به‌ روش‌ ملیله‌ و به‌ شکل‌ هلالی‌ یا سبدهایی‌ با دانه‌های‌ کوچک‌ مروارید و طلا بودند. سگک‌ کمربندها نقره‌ای‌ بود و روی‌ آنها نقوش‌ گل‌ و گیاه‌ به‌ سبک‌ عثمانی‌ چکش‌کاری‌ و برجسته‌کاری‌ می‌شد (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 531). از این‌ دوره‌ جواهراتی‌ نیز از شمال‌ افریقا بر جا مانده‌ است‌. بیشترین‌ جواهر بازمانده‌ در این‌ منطقه‌ متعلق‌ به‌ مراکش‌، الجزایر و تونس‌ و از سده سیزدهم‌ است‌ ( رجوع کنید به تصویر 13). هرچند قطعات‌ اندکی‌، از جمله‌ یک‌ گوشواره آویزدار مرصع‌ به‌ یاقوت‌ و زمرد، به‌ سده یازدهم‌ منسوب‌ است‌ (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 532).

زیورآلات‌ نقره‌ای‌ بیشتر در روستاها و زیورآلات‌ زرین‌ بیشتر در شهرها رایج‌ بودند و مردمان‌ قبایل‌ صحرانشین‌، که‌ در تماس‌ با سکنه افریقای‌ نیمه‌صحرایی‌ بودند، از این‌ شیوه‌ پیروی‌ می‌کردند. حمایت‌ در برابر چشم‌زخم‌ * ویژگی‌ برجسته جواهرات‌ شمال‌ افریقا بود. دستِ گشوده‌ ــ که‌ به‌ نام‌ خمسه‌ یا دست‌ حضرت‌ فاطمه‌، دختر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌، شناخته‌ می‌شود ــ از شایع‌ترین‌ تعویذات‌ در منطقه‌ بود. قدرتهای‌ جادویی‌ به‌ صلیب‌ و دیگر شکلهای‌ هندسی‌، نظیر مثلث‌ و ستاره داود یا مهر سلیمان‌، نسبت‌ داده‌ می‌شد. مجموعه زیورآلات‌ مشتمل‌ بود بر اشکال‌ ماهی‌، مار، عقرب‌، کبوتر و سمندر، که‌ هریک‌ دارای‌ قدرتهای‌ مشخص‌ درمانی‌ بودند (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 532).

سنجاقها و سوزنهایی‌ نیز به‌ سنّت‌ رومی‌ ساخته‌ می‌شد که‌ زمانی‌ بربرها برای‌ بستن‌ جامه‌های‌ بالاتنه‌ به‌ کار می‌بردند و با صفحات‌ مثلث‌ شکل‌ نقره‌ای‌ و کنده‌کاری‌ شده‌ و نصب‌ مرجان‌ یا شیشه‌ بر روی‌ آنها تزیین‌ می‌شدند. این‌ اشیا اغلب‌ زنجیری‌ با عناصری‌ مدور یا بیضی‌ متصل‌ به‌ خود دارند. رایج‌ترین‌ جزء و عنصر زیورآلات‌ زرین‌، تزاره‌ بود که‌ بانوان‌ شهری‌ ثروتمند می‌آویختند و آن‌ گردن‌بندی‌ از ترنجهای‌ مشبک‌ و مرصع‌ به‌ سنگهای‌ قیمتی‌ و مروارید بود. زنان‌ شهری‌ همچنین‌ گوشواره‌هایی‌ مشبک‌کاری‌ شده‌ و آویزان‌ به‌ گوش‌ می‌کردند. دستبندهای‌ ساخت‌ فاس‌ و طنجه‌، معروف‌ به‌ ماه‌ و خورشید، از رشته‌های‌ اریب‌ تشکیل‌ شده‌اند که‌ در ساخت‌ آنها به‌تدریج‌ طلا جانشین‌ نقره‌ گردید. النگوها از فلز ریخته‌ و آراسته‌ به‌ نقوش‌ گیاهی‌ یا هندسی‌ بودند و دستبندهای‌ گل‌میخ‌دار برای‌ دفع‌ چشم‌زخم‌ طراحی‌ می‌شدند. جواهرات‌ میناکاری‌ شهر تیزنیت‌ عمدتاً به‌ رنگهای‌ زرد و سبز بودند و این‌ نوع‌ میناکاری‌ خصوصیت‌ جواهرسازی‌ تگومونت‌، شهر کوچکی‌ در ماورای‌ اطلس‌، بود. کهربا نیز به‌سبب‌ قدرت‌ درمانی‌ خود ارزشمند محسوب‌ می‌شد، و به‌وفور در جنوب‌ مراکش‌ و موریتانی‌ رواج‌ داشت‌ (همانجا).

جواهرات‌ الجزایر عمدتاً نیمتاج‌، دستبند و گردن‌بند بودند که‌ از نقره‌ ساخته‌ و با میناکاری‌ خاص‌ همراه‌ با مفتولهای‌ فلزی‌ به‌ رنگهای‌ سبز و آبی‌ و زرد و ملیله‌کاری‌ عالی‌ تزیین‌ می‌شدند. جواهرات‌ اغلب‌ با مرجان‌ مرصع‌ می‌شدند. جواهرات‌ سنّتی‌ تونس‌ نیز سیمین‌ بود که‌ گاه‌ مذهّب‌ می‌شدند. اکثر جعبه‌ تعویذها به‌ شکل‌ استوانه‌ای‌، مکعب‌ و گوشواره‌های‌ حلقه‌ای‌ و بلند بودند. بر نیمتاج‌ هلالی‌شکل‌، نقوش‌ کبوتر (نماد برکت‌ و مژده خبر خوش‌)، ماهی‌ (نماد حاصلخیزی‌ و زندگی‌)، گل‌ و ستاره داود کنده‌کاری‌ می‌شد که‌ همان‌ نقوش‌ بر دستبندها نیز یافت‌ می‌شود. دیگر جواهرات‌ ملیله‌کاری‌ و میناکاری‌ مفتولی‌ به‌ رنگهای‌ قرمز و آبی‌ بر زمینه نقره‌ای‌ مذهب‌ رایج‌ بود. شهرهای‌ جَرْبَه‌ و صَفاقُس‌ مراکز بزرگ‌ تولید زیورها در تونس‌ بودند. قبایل‌ طوارق‌ صحرا نیز جواهرات‌ نقره‌ای‌ به‌ویژه‌ دستبندهای‌ قالب‌ریزی‌ و صلیبهایی‌ می‌ساختند که‌ در آنها بازوهای‌ صلیب‌ و مرکز برجسته آن‌ جای‌ شکل‌ سنّتی‌ دست‌ را به‌ عنوان‌ نماد عدد پنج‌ گرفته‌ بود. جواهرات‌ نقره‌ای‌ طوارق‌ اغلب‌ با توپکها و برجستگیهای‌ هرمی‌ شکل‌ تزیین‌ یا حکاکی‌ و میناکاری‌ می‌شد. دستبندها از چوب‌ یا شاخ‌ حیوانات‌ ساخته‌ می‌شدند. در صحرا از مرجان‌، همانند صدف‌، برای‌ گردن‌آویزها و زیورهای‌ مو استفاده‌ می‌شد (همانجا).

قدیمی‌ترین‌ جواهرات‌ برجا مانده‌ از یمن‌ متعلق‌ به‌ اواخر سده دوازدهم‌ است‌ که‌ عمدتاً در صنعا ساخته‌ شده‌اند. ریشه‌های‌ سنّت‌ جواهرسازی‌ یمن‌ مبهم‌ است‌ و نظرهای‌ پیشنهادی‌، از دوره پیش‌ از اسلام‌ در جنوب‌ عربستان‌ تا هند را شامل‌ می‌شود. یهودیان‌ یمنی‌ انحصاری‌ واقعی‌ بر تولید جواهر داشته‌اند و این‌ هنر از پدر به‌ پسر می‌رسیده‌ است‌. بنابراین‌، در جواهرات‌ یمنی‌ نقش‌مایه‌ها و شکلها در ترکیبهای‌ گوناگون‌ تکرار می‌شوند. جواهرات‌ سنّتی‌ اغلب‌ نقره‌ای‌ و گاه‌ مذهّب‌اند که‌ برجسته‌کاری‌، ملیله‌کاری‌، ترصیع‌ و خاتم‌کاری‌ شده‌اند. عناصر تزیینی‌ اغلب‌ حاوی‌ معانی‌ نمادین‌اند؛ مثلاً، ماهی‌ و خوشه‌های‌ غلات‌ که‌ حاصلخیزی‌ را نشان‌ می‌دهند و مارهای‌ زنگی‌ که‌ دافع‌ شیاطین‌ بودند (همانجا؛ نیز رجوع کنید به تصویر 14).

عناصر تزیینی‌ نمونه‌وار، گلهای‌ کوچکی‌ هستند که‌ از دانه‌های‌ نقره‌ای‌ و صفحات‌ لوزی‌ شکل‌ ــ که‌ میوه‌هایی‌ به‌ شکل‌ توت‌، دانه انار و بادام‌ بر آن‌ جوش‌ داده‌ شده‌ ــ تشکیل‌ گردیده‌اند. صفحات‌ مثلثی‌ شکل‌ ملیله‌ به‌ عنوان‌ پایانه گردن‌بندها به‌ کار می‌روند. زنجیرهای‌ مارآسای‌ ساخته‌ شده‌ از بستهای‌ مسطح‌ و دیگر رشته‌های‌ قلاب‌ شده‌ با صفحات‌ انعطاف‌پذیر، از دیگر انواع‌ این‌ جواهرات‌اند. دستبندها ــ با بست‌ یا بدون‌ آن‌ ــ همیشه‌ به‌صورت‌ جفت‌ ساخته‌ می‌شوند (همانجا).

نوعروسان‌ دستبند کُبُور را، که‌ برجستگیهایی‌ به‌ شکل‌ مقبره‌ها داشتند، به‌ عنوان‌ حامی‌ در برابر مرگ‌، حتی‌ در روز عروسی‌ نیز به‌ دست‌ می‌کردند. جعبه‌های‌ تعویذ، استوانه‌ای‌ یا مکعب‌ مستطیل‌ یا مکمل‌ جواهرات‌ بودند و یا به‌ عنوان‌ طلسم‌ به‌طور مستقل‌ به‌کار برده‌ می‌شدند (همان‌، ج‌16، ص‌532 ـ533).

گردن‌بند لَزِم‌ از چند صفحه مستطیل‌، که‌ با ردیفهای‌ موازی‌ زنجیره‌ها از دانه‌های‌ کوچک‌ به‌ یکدیگر متصل‌ شده‌اند، تشکیل‌ شده‌ است‌. جعبه‌های‌ تعویذ استوانه‌ای‌ از این‌ زنجیرها آویزان‌اند. این‌ زیور معمولاً به‌ دوشیزه‌ای‌ که‌ به‌ سن‌ ازدواج‌ می‌رسید، داده‌ می‌شد. گردن‌بند لبه‌ از زنجیرهایی‌ تشکیل‌ می‌شود که‌ از صفحات‌ کوچک‌ بسیاری‌ ساخته‌ شده‌ و زیر چانه‌ بسته‌ می‌شود و آویزها، زنجیرها و گل‌سرخیها از آن‌ آویزان‌اند و پدر عروس‌ آن‌ را به‌ او هدیه‌ می‌دهد. نوعی‌ گردن‌بند در یمن‌ از رشته‌ دانه‌هایی‌ چند ضلعی‌ یا حبه‌انگوری‌ تشکیل‌ می‌شود که‌ آنها را میان‌ مثلثهایی‌ در دو سر زنجیر آویزان‌ می‌کردند و بانوان‌ متأهل‌ آن‌ را به‌ صورت‌ درهم‌ تابیده‌ می‌آویختند. گردن‌بندها سکه‌هایی‌ عمدتاً اتریشی‌، مشهور به‌ ریال‌، داشتند. گوشواره‌ها بلند و آویزان‌ و متصل‌ به‌ گارگوش‌ بودند. گارگوش‌ سربندی‌ بود که‌ کاملاً گوشها را می‌پوشاند
http://www.jtd.ir
http://www.tehrandisplay.com


نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 92/11/12ساعت 4:21 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت