سفارش تبلیغ
صبا ویژن






مجموعه تولیدی دکور و جعبه جواهر تهران

روش‌های کاربردی در زمینه برش، کنده‌کاری و تعمیر به کمک لیزر در صنعت ساعت و جواهرسازی استاندارد می‌شوند.

صنعت ساعت و جواهرسازی دیگر بدون کاربرد لیزر معنا ندارند. قلمرو استفاده از اشعه لیزر وسیع است. در کنده‌کاری حلقه‌ها و ساعت‌ها تولید و ساخت طرح‌های اولیه و حتی انجام تعمیرات، اشعه لیزر به‌کاربرده می‌شود. استفاده از ‌آن شامل سیستم‌های پیچیده نیز می‌شود. تولیدکنندگان مجموعه نرم‌افزارهایی را از این طریق شکل داده‌اند که برای مقاصد مختلف در نظر گرفته شده‌اند.

به گفته "فریدمن" لیزر در انجام اموری همچون کنده‌کاری برروی جواهر یا ساعت کاربرد فراوانی دارد. او یکی از مسئولان ابزار "پرتونگاریI Radiation Tools "وابسته به دانشگاه "اشتوت‌گارت" است.

در قلمرو صنعت طلا و ساعت‌سازی تکنیسین‌ها تلاش می‌کنند تا با استفاده از لیزر خطوطی مستقیم روی سطوح منحنی اشیاء ایجاد کنند. ممکن است قسمت‌های داخلی یا خارجی حلقه‌ها برای این کار مناسب تشخیص داده شوند. در چنین شرایطی عمل کنده‌کاری باید به‌صورتی باشد که مشاهده‌کنندگان به زاویه برخورد نور و مایل بودن آن پی‌نبرند، که انجام این‌کار به محاسبات دقیقی نیاز دارد. برنامه‌ها نیز پیشرفت بیشتری یافته‌اند. در این پروسه محورهای چرخانی که به‌طور مستقیم کار می‌کنند، کنده‌کاری دقیق قسمت‌های داخل، خارج و جانبی حلقه را میسر می‌سازند.

به گفته "رومن جردن Roman Jordan" مسئول بازاریابی در "روفین لیزر Rofin Laser" با توجه به این‌که انجام امور گرافیکی شامل بخش‌های گوناگونی می‌شود، دقت زیادی لازم است تا بتوانیم مراحل تولید را آسان سازیم. طرح‌هاباید متناسب باشند. تصاویر نباید با یکدیگر جابه‌جا شوند زیرا درز و شکاف قابل رویت می‌شود. الگوریتمی که به وسیله آن خطوط تبدیل به سطوح منحنی می‌شوند در برخی موارد از سوی تولید‌کنندگان به‌کار گرفته می‌شود که خود از نظر تجاری اقدامی محرمانه است. در هرحال کاربران نباید به پیچیدگی محاسبات توجه کنند.

تولیدکنندگان علاقه‌ای به عملکرد داخلی برنامه‌هایشان ندارند اما مایلند از دستگاه‌هایی استفاده کنند که به طور اتوماتیک‌وار عمل می‌کنند. 

درباره ابزار کوچک‌تر کافی‌است که حلقه را روی قسمت موردنظر قرار دهید و سپس دکمه را فشار دهید. ابزاری که کنده کاری را انجام می‌دهند باید مانند یک چاپگر عمل کنند.

در استفاده از این‌گونه ابزار مشتریان مجموعه داده‌هایی را وارد ساخته و سپس آن ها باید کار خود را آغاز کنند. سیستم "لیزرپلاس" مانند چاپگر به کمک PC قابل کنترل است. از این سیستم برای تولید سرویس‌های کوچک و همچنین با استفاده از قطعات اتوماتیک برای تولید انبوه بهره گرفته می‌شود.

سیستم‌ها باید بدون خطا کار کنند. تولید باید کامل و بدون نقص باشد. درجه ایمنی سیستم قابل ملاحظه است. به‌طوری‌که اگر حلقه را با سنگ کنده‌کاری کنید، سنگ صدمه ای نمی‌بیند.

پرسازی خطوط باید به‌درستی انجام گیرد و این ویژگی دیگر سیستم کنده‌کاری محسوب می‌شود. برای انجام این کار قطعات باید از کیفیت بالا برخوردار بوده و بادوام باشند. دستگاه‌های کنده‌کاری متعدد لیزری، قادر به ساختن نمودارهایی در برنامه‌های استاندارد گرافیکی مانند "کورل درا Corel Draw" یا برنامه‌های پردازش گر تصویری مانند "فتوشاپPhotoshop" هستند. برای مثال ممکن است برای حلقه عروسی امضای یک زوج یا مهر آن ها برای کنده‌کاری انتخاب شده باشد. در هرحال کنده‌کاری یا حکاکی، کار اضافی به‌شمار نمی‌آید، بلکه در برخی موارد، جزیی از طراحی است.

لیزرهای استاندارد در ارایه طرح‌های ملیله‌کاری و مفاهیم طراحی از عملکرد قابل توجهی برخوردارند.

دستگاه‌ها در قالب اندازه‌های مایکروویو عرضه می‌شوند.

از جمله مشکلاتی که تولیدکنندگان با آن مواجه هستند آن است که چگونه ابزار خود را کوچک‌تر سازند. برای مثال در نمایشگاه "بازلBazel ، شرکت فوق، ابزار حکاکی لیزری را معرفی ‌کرد که به اندازه یک مایکروویو است.

این دستگاه برای سردسازی از هوا استفاده می‌کند. اگرچه این ویژگی عملکرد آن را محدود می‌سازد. در حال حاضر کاربران دستگاه‌های کوچک نباید انتظار دستگاه‌های بزرگ‌تر از 10 وات را داشته باشند. ابزارهای کوچک کارخانه "روفین" 10 وات هستند.

در چنین شرایطی کنده‌کاری با این نوع دستگاه‌ها در مقایسه با ابزارهایی که نور شدیدتری را ایجاد می‌کنند مدت طولانی‌تری را به خود اختصاص می‌دهند. در هرحال آن ها با هوا سرد نمی‌شوند، از این‌رو حجیم‌تر به‌نظر می‌رسند. باوجودآن‌که دستگاه‌ها هم‌اکنون بسیار کوچک و درنتیجه ارزان ‌تر شده‌اند هنوز باید قابلیت استفاده و سودآوری بیشتری به‌دست بیاورند

www.jtd.ir


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/21ساعت 3:20 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

سیم های گوشواره در اشکال مختلف یافت می شوند ، برخی ساده وبرخی جنبه تزیینی دارند. پشت گوشواره های چسبان و مدل پروانه ای بیشترین کاربرد را دارند و نمونه های آماده آنان در دسترس است. اغلب اوقات می توانید مدل خاص خود را بسازید تا در قسمت پشت گوشواره های برجسته لحیم کاری شوند. یک حلقه زیبای گوشواره ساده ترین شکل سیم گوشواره است که برای مدل های مختلف کاربرد داشته و می توان از آن نخ عبور دارد. سیم های اطمینان در قسمت پشت جهت آن که محکم تر نگه داشته شوند حاوی یک گیره فنری هستند و ساخت آن ها دشوار تر است.

ازآنجا که خم سازی سیم به مهارت زیادی نیاز دارد ، قبل ساخت دو نمونه مشابه باید تا حدودی تلاش لازم را به کار گیرید، لذا سیم اضافی لازم است . به هنگام ساخت قالب های یکسان [ تکنیک 8] باید هر یک از مراحل ساخت رابرای دو سیم واحد مورد توجه قرار دهید و هر دو را هم زمان باهم بسازید. کاربرد فلزات گرانبها برای ساخت گوشواره ها توصیه می شود، زیرا از واکنش های الرژیک ممانعت به عمل می آید . در واقع حساسیت ایجاد نمی کنند.

1 ) تکه از سیم را با قیچی ببرید . ته هر یک از سیم ها را با سوهان سوزنی مسطح ، صاف کنید [ تکنیک 4] . قسمت انتهایی بخشی است که باید جهت قرارگرفتن بر روی قطعات جواهر لحیم کاری شوند.

2(  قسمت دیگر سیم را با سوهان به شکل مدور در آورید و حلقه کنید. هنگامی که به انجام این کار مشغولید سیم را در مقابل درز گیره قرار دهید. قسمت انتهایی باید وارد سوراخ گوش شود، لذا باید صاف و به طور کامل مدور باشد. از انگشت سبابه برای لمس بخش انتهایی استفاده کنید، زیرا بهتر از چشم موقعیت کاری شما ارزیابی می کند. گیره های گوشواره به طور نرمال دراین مرحله در جای خود لحیم می شوند.

3) در انتهای هر گیره، شیاری ایجاد کنید تا پروانه لیز نخورد. گیره را حدود از قسمت انتهای قیچی دور نگه دارید سپس به دور آن بپیچید تا شیاری کم عمق داشته باشید، آن را محکم با قیچی نگیرید زیرا ممکن است باعث بریدن گیره شوید.

4) به طور متناوب و به آرامی با قیچی گیره را فشار دهید تا شیاری ایجاد شود. سپس آن را زمانی که در جای خود لحیم کاری شده است به کمک قیچی لبه صاف کنید و چند بار پیچ دهید. این امر گیره را کمتر مستعد خم شدن می سازد.

Butterflies- -

1) طرح یا الگو را روی ورقه فلزی [ تکنیک 1] علامتگذاری کنید. سوراخ مرکزی را با پانچ محوری علامت بگذارید. از template برای قراردادن پرگار روی شعاع صحیح بر روی دایره میانی استفاده کنید ، همچنین از نوک مته ای هم عرض گیره گوشواره استفاده گردد تا ایجاد سوراخی در وسط آن میسر باشد [ تکنیک 3]. از الگو برای قراردادن پرگار در عرض صحیح خطوط صاف الگو استفادهشده و این خطوط با پرگار و خط کش رسم گردند. انتهای مورب دو قطعه با خط کش رسم شوند. به دقت قسمت های زاید یا اضافی سوهان کاری شوند. [تکنیک2] از تیغه 0/6 به علت ظرافت و با یک بودن فلز استفاده گردد.

2) خطوط مرکزی را علامت گذاری کنید وخط کش استیل در مقابل قلم قرار گیرد.

3) به دقت قالب رابا سوهان ضامن دار مسطح سوهان کاری کنید ( تکنیک 4)

4) قطعه را بر روی خط بوف یا ورقه ای از سنباده مالش دهید تا آثار بر جای ماده رفع گردد (تکنیک 5 )

5(- سپس یک قسمت از قطعه را با قیچی حاوی دماغه دور نگه دارید و با خم کردن بقیه فلز توسط انگشت آن را پیچ دهید ( تکنیک 8(

6( همین کار را برای قسمت دیگر انجام دهید، هر دو قسمت پیچ خورده باید در وسط دایره رو ئبه روی هم قرار گیرند. این مرحله تکرار گردد تا پروانه دوم ساخته شود.

- حلقه های گوشواره Ear Hooks

1)  تکه از سیم نقره را با قیچی ببرید ( تکنیک 2) . یکی از سیم ها را موچین نگه دارید و یک سمت آن را وارد بوراکس سازید (تکنیک 11) . نوک سیم راحرارت دهید تا ذوب شود . قطعه ای از نقره ذوب شده تا بالای سیم جریان خواهد یافت. مسیر شعله را تغییر دهید تا قطعه نقره حرکتی یکنواخت داشته باشد. قبل از آن که نقره بسیار بزرگ شود شعله را کنار بگذارید.

2)  این کار را با سیم دیگر به انجام برسانید پس آن دو را در آب و نمک بگذارید ( تکنیک 4) سیم را در مقابل شکاف گیره به هنگام سوهان کاری قرار دهید.

3)  قسمت مهره مانند را محکم دور ماندرل بپیچانید تا یک حلقه مدورشکل گیرد ( تکنیک 8). از ماندرل با قطر و پانچ گنبدی شکل استفاده شود.

4) حلقه دیگری را در جهت مقابل برای به وجود آوردن طرحی به صورت عدد 8 بسازید.

5) از قیچی های نیم مدور برای خم سازی انتهای سیم به سمت عقب استفاده کنید. این کار را باملایمت انجام دهید زیرا علامت گذاری سیم های ظریف آسان است . سمت مدور قیچی رادر جهت داخلی منحنی نگه دارید.

www.jtd.ir


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/21ساعت 3:18 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

 

“میکی موتو” برای رسیدن به اوج قله موفقیت و شهرت و دریافت لقب «سلطان  مروارید» راه دشواری را پیمود. او مثل کوهنورد شجاعی بود که قصد فتح یک قله غیرقابل صعود را داشت؛ قله‌ای که تاکنون کسی آن را فتح ننموده بود! آنچه او را در این راه تشویق می‌کرد اراده‌ای قوی و عزمی خستگی‌ناپذیر برای رسیدن به رویای همیشگی او بود؛ «می‌خواهم مرواریدهایی پرورش دهم که به زیبایی مرواریدهای طبیعی باشند.» میکی موتو از خود می‌پرسید آیا ممکن است مرواریدهای پرورشی آنقدر زیبا باشند که تحسین تمامی مردم جهان را برانگیزند؟ او در 32 سالگی تصمیم گرفت زندگی و دارایی‌اش را وقف این کار بزرگ و دلخواه کند...

مبارزات و کشفیات میکی موتو

میکی موتو در سال 1888 اولین محل پرورش مروارید را در شین می از توابع شهر شیما تأسیس نمود. او در حالی که پیگیر این کار بود تصمیم داشت اطمینان حاصل نماید که آیا می‌توان مرواریدها را به طور مصنوعی پرورش داده و تولید نمود یا خیر؟ او می‌دانست که در هزاران صدف فقط 1 تا 2 مروارید طبیعی یافت می‌شد. میکی موتو مشکلات عدیده‌ای را متحمل شد تا به رویاهایش در این زمینه جامه عمل بپوشاند. برای رسیدن به این هدف و یادگیری چگونگی پرورش مرواریدها، اولین قدم لازم و اساسی، مطالعه درباره صدفها بود. در این راه مشکلات بسیاری از نقطه نظر زیست‌شناسی و دریایی وجود داشت.

او متعجب بود که دانشمندان چگونه مشکلاتی را توضیح داده‌اند. در سومین نمایشگاه داخلی که در آوریل سال 1890در پارک یوانو برپا شد میکی موتو صدف‌های زنده‌ای را که پرورش داده بود به همراه مروارید و محصولات آن به نمایش عموم گذاشت. درهمین نمایشگاه بود که میکی موتو، پروفسور کاکی چی میتسوکوری از دانشگاه توکیو را ملاقات نمود، پروفسور در آن زمان مسئول مطالعات زیست شناسی دریایی در ژاپن بود. طبق توضیحات او، اگر یک جسم خارجی به داخل پوسته صدف نفوذ کند و خارج نشود، صدف مادر سعی می‌کند که این جسم خارجی را پنهان نماید و بدین صورت یک مروارید طی گذر سالها به وجود می‌آید اما اگر یک جسم خارجی در بطن آن قرار داده شود و پوسته صدف مروارید پاره و باز شود، این ذرات کوچک توسط صدف مادر پنهان نمی‌شوند و می‌توان آنها را پیدا کرد.

مسیری پر از مصائب

دقیقاً پس از همان روز سرنوشت‌ساز ملاقات با پروفسور میتسوکوری بود که میکی موتو کار عظیم خود را بر روی مرواریدهای پرورشی آغاز نمود. میکی موتو به خوبی از سختیهایی که در این راه در پیش‌رو داشت، مطلع بود اما تصمیم قطعی گرفته بود تا هرگونه امکانی را در جهت محقق ساختن اهداف خود امتحان نماید.

میکی موتو در آزمایشات اول، سبدی از صدف‌ها را در دریا قرار داد که در بطن صدف‌ها یک ماده خارجی قرار داده شده بود. وی سپس این سبد را در خلیج شین می در آگوبی و نزدیک تابا که امروزه «جزیره مروارید» نامیده می‌شود. قرارداد این مراحل هر روز تکرار می‌شد و میکی موتو با هیجان فراوان منتظر نتیجه کارش بود. با توجه به این واقعیت که مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا مروارید به وجود آید، آزمایشات میکی موتو بلافاصله نتیجه نمی‌داد. بنابراین، او هرچند ماه یکبار،‌ پوسته صدف‌ها را باز می‌کرد و مشاهده می‌کرد که بیشتر مواد خارجی، طرد شده بودند. و البته در تعدادی که واپس زده نمی‌شدند نیز هیچ تغییری مشاهده نمی‌شد . 

عملیات او ماهها بدون هیچ نتیجه‌ای ادامه داشت. تمام دارائیش صرف خرید صدف‌ها شده بود و مردمی که قبلاً با اشتیاق و علاقه کارها و فعالیت‌های او را مورد تشویق قرار می‌دادند،‌ حال دیگر مسخره‌اش می‌کردند. بستگانش او را ترغیب نمی‌کردند که از حماقتش دست بردارد.

مرواریدهای نیمه کروی

در 11 جولای سال 1893 بود که اومه یکی از سبدها را مطابق هر روز بالا کشید تا صدف‌های داخل آنها را بررسی کند. در همان زمان بود که تلألؤیی از نور از داخل پوسته به نرمی بر روی دستانش خزید. آری،‌ آن تلألؤ زیبا یک مروارید بود! اگرچه آن مروارید نیمه کروی بود ولی به هر حال یک مروارید به حساب می‌آمد. سرانجام رویای میکی موتو به واقعیت پیوست و اولین مرواریدپرورشی دنیا تولید شد. در واقع کوکیچی میکی موتو پیشرو راهی بود که بعدها جزو یکی از مهمترین صنایع دنیا قلمداد شد.

تلاش برای مرواریدهای گرد

در ژانویه‌ سال‌ 1905 بود که‌ مجدداً در دریا پدیده‌ خیزاب سرخ‌‌ روی‌ داد و یکبار دیگرهراس‌ مرگبار از خسارات‌ زیانبار این‌ پدیده‌، درون‌ میکی‌ موتو را فرا گرفت‌. اما او با تمام‌وجود در برابر این‌ حادثه‌ ایستادگی‌ و مقاومت‌ نشان‌ داد و با اراده‌ و عزمی‌ راسخ‌ مرگ‌صدف‌هایی‌ را تحمل‌ نمود که‌ با دقت‌ و زحمت‌ فراوان‌ آنها را پرورش‌ داده‌ بود. میکی‌ موتواز همان‌ ابتدای‌ کار نیز با عوامل‌ طبیعی‌ متعددی‌ می‌جنگید که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ موارد زیر را نام‌ برد: ترس‌ از اختاپوس‌ها، خیزاب‌های‌ سرد، جلبک‌های‌ دریایی‌ و مهمتر از همه خیزاب ‌سرخ. اما خیزاب سرخ‌ ژانویه‌ 1905 به‌ طور بیرحمانه‌ای‌ تمام‌ آب‌ را فراگرفت‌ ونتایج‌ مرگبار و تأسف‌آوری‌ بر جای‌ گذاشت‌.

علی‌رغم‌ توانایی‌ بسیار و عزم‌ راسخی‌ که‌همیشه‌ موجب‌ شده‌ بود تا میکی‌ موتو از شکستهای‌ قبلی‌ سربلند بیرون‌ آید. بهار 1905یکی‌ از بزرگترین‌ مصیبتهایی‌ بود که‌ طی‌ دوران‌ فعالیت‌ این‌ مرد 47 ساله‌ بر او نازل‌ شده‌ بود.000/850 صدف‌ مرده‌ بودند! میکی‌ موتو که خود را در آزمایشگاهش‌ زندانی‌ کرده بود. درحالی‌ که‌ در نهایت‌ غم‌ و اندوه‌ به‌ باز کردن‌ صدف‌های پرداخت،‌ ناگهان‌ از شادی‌ فریادی کشید. آری از پوسته یک‌ صدف‌ مرده‌ یک‌ مروارید کاملاً گرد بیرون‌ آمد! این‌ مروارید کروی‌ ازلحاظ‌ کیفیت‌ به‌ قدری‌ به‌ مرواریدهای‌ طبیعی‌ شباهت‌ داشت‌ که‌ تشخیص‌ آن غیرممکن‌ بود.

ارزیابی‌ از خارج‌

در زمان‌ کشف‌ این‌ روش‌، تأمین‌ و تهیه‌ مرواریدهای‌ طبیعی‌ هر ساله‌ رو به‌ کاهش‌داشت‌. در حالی‌ که‌ موج‌ تقاضای‌ مرواریدها نه‌ تنها در ژاپن‌ بلکه‌ در اروپا و آمریکاسیرصعودی‌ داشت‌. میکی‌ موتو مطمئن‌ بود که‌ اختراع‌ او دارای‌ اهمیت‌ بین‌المللی‌ است‌ وبه‌ همین‌ خاطر آگاهی‌ از نظرات‌ کارشناسان‌ مربوطه‌ در ژاپن‌ و خارج‌ بود. در حالی‌ که‌ مردم‌ژاپن‌ هنوز به ارزش نوآوری او کاملا پی نبرده بودند، تولیدات‌ میکی‌ موتو توجه‌ تمامی‌ مردم‌جهان‌ را به‌ خود جلب‌ کرده‌ بود. مقالات‌ قابل‌ توجهی‌ در روزنامه‌ها و مجلات‌ معروف‌برون‌ مرزی‌ به‌ شرح‌ نوآوری میکی‌ موتو اختصاص‌ داده‌ شد. محققان‌ و علاقمندان‌ بسیاری‌که‌ نسبت‌ به‌ این‌ شیوه مشتاق‌ بودند، از سراسر دنیا به‌ تاتوکو جیما سرازیر شدند تا از این‌جزیره‌ دیدن‌ نمایند .

شرکت‌ در نمایشگاهها

میکی‌ موتو معتقد بود که‌ به‌ عنوان‌ یک‌ مخترع‌ باید نوآوری‌ خود را به‌ قضاوت‌ عموم‌بگذارد و به‌ همین‌ دلیل‌ با شور و عزمی‌ راسخ‌ به‌ شرکت‌ در نمایشگاههای‌ داخلی‌ وخارجی‌ پرداخت‌. در سال‌ 1910 در نمایشگاه‌ آنگلو ـ جاپانیز لندن‌ شرکت‌ نمود وهمانجا مرواریدهای‌ پرورشی‌ و نمونه‌ای‌ از مزرعه‌ کاشت‌ مرواریدهایش‌ را به‌ نمایش‌گذاشت‌. آنچه‌ بیش‌ از همه‌ توجه‌ شرکت‌کنندگان‌ این‌ نمایشگاه‌ را به‌ خود جلب‌ نمود، یک‌بادبزن‌ و پاراوان‌ سبک‌ چینی‌ بود که‌ با مروارید تزئین‌ شده‌ بود.

 در نمایشگاه‌ جهانی‌ فیلادلفیا که‌ در سال‌ 1926 به‌ منظور بزرگداشت‌ صد و پنجاهمین‌ سالگرد استقلال‌ آمریکابرپا شده‌ بود، میکی‌ موتو مرواریدی‌ به‌ شکل‌ پاگودا در معبد هوریوجی‌ را به‌ نمایش‌گذاشت‌ که‌ از پلاتین‌ و 2050207 دانه مروارید ساخته‌ شده‌ بود.

این‌ مدل‌ یکی‌ از مواردی‌ بودکه‌ توجه‌ بسیاری‌ از بازدیدکنندگان‌ را به‌ خود جلب‌ نمود. در نمایشگاه‌ پیشرفتهای قرن که‌ در شیکاگو برگزار شده‌ میکی‌ موتو مدلی‌ در اندازه 60/1 از خانه‌پدری‌ جورج‌ واشینگتن‌ را به‌ معرض‌ نمایش‌ عموم‌ گذاشت‌ و پس‌ از اتمام‌ زمان‌ نمایشگاه‌، این‌ مدل‌ را به‌ انستیتو اسمیتونیان شهر واشینگتن‌ دی‌ سی‌ تقدیم‌ نمود. در نمایشگاه‌بین‌المللی‌ نیویورک یک‌ مدل‌ از زنگ‌ آزادی‌ را به‌ نمایش‌ گذاشت‌ که‌ از مرواریدساخته‌ شده‌ بود.

 تمام‌ مدل‌های‌ میکی‌ موتو در نمایشگاه‌ها تحسین‌ همگان‌ را برانگیختند وجایزه‌ گرفتند. میکی‌ موتو تصمیم‌ داشت‌ بدین‌ طریق‌ عقاید و اختراعش‌ را در سطح‌ جهانی‌تبلیغ‌ کند، اختراعی‌ که‌ دنیایی‌ از زیبایی‌ها را به‌ روی‌ همگان‌ می‌گشود.

مخالفت‌ با مرواریدهای‌ میکی‌ موتو

البته‌ این نوآوری‌ همیشه‌ هم‌ با تحسین‌ و تشویق‌ همراه‌ نبود. در میان‌ جواهرسازان‌ افرادی‌بودند که‌ نوآوری میکی‌ موتو را تهدیدی‌ جدی‌ برای‌ مرواریدهای‌ با ارزش‌ طبیعی‌ به‌ شمارمی‌آوردند و نظری‌ منفی‌ نسبت‌ به‌ مرواریدهای‌ پرورشی‌ وی‌ داشتند. در اروپا، تولیدمرواریدهای‌ پرورشی‌ با شباهتی‌ بسیار نزدیک‌ به‌ مرواریدهای‌ طبیعی‌، شور و شوق خاصی‌ به‌وجود آورده‌ بود. در لندن‌ هرج‌ و مرج‌ بسیاری‌ در رابطه‌ با این‌ مرواریدهای‌ پرورشی‌ ایجاد شده‌ بود. زیرا جواهرفروشان‌ معتقد بودند این‌ اختراع‌ جدید و تولیدمرواریدهای‌ غیرطبیعی‌ موجب‌ بروز نابسامانی‌ و رکود اقتصادی‌ در بازار جواهرات‌ خواهدشد.

 در پاریس‌ مخالفت‌ با اختراع‌ میکی‌ موتو شدیدتر از سایر نقاط‌ بود. مقالات‌مغرضانه‌ای‌ در این‌ رابطه‌ انتشار یافت‌ که‌ در نهایت‌ منجر به‌ شکایت‌ شد. ندای‌ این مخالفت‌ها از سراسر دنیا به‌ گوش‌ می‌رسید اما دور از انتظار نبود زیرا مخترعان‌ و پیشروان همیشه‌ باچنین‌ مسائلی‌ مواجه‌ بوده‌اند، البته‌ گاهی‌ وجود همین‌ مخالفت‌ها منجر به‌ اکتشافات‌ بزرگتری‌ می‌شود.

ملاقات‌ با ادیسون

بعد از تولید مرواریدهای‌ پرورشی‌، یکی‌ از مهمترین‌ و بیاد ماندنی‌ترین‌ حوادثی‌ که‌ در زندگی‌ میکی‌ موتو رخ‌ داد ملاقات‌ با توماس‌ادیسون‌ در سال‌ 1927 بود. میکی موتو زمانی‌ که‌ با یک‌ تور به‌ آمریکا و اروپا سفر می‌کرد، ادیسون‌ را در خانه‌اش‌ در وست‌ اورنج از توابع‌ نیوجرسی ملاقات‌ نمود و در آنجا، ساعات‌ بسیار خوبی‌ را بایکدیگر گذراندند. ادیسون‌ مرواریدی‌ را که‌ میکی‌ موتو به‌ عنوان‌ هدیه‌ به‌ او داده‌ بود، بادقت‌ بررسی‌ کرد و گفت‌ این‌ یک‌ مروارید پرورشی‌ نیست‌، این‌ یک‌ مروارید واقعی‌ است‌.

فقط‌ دو چیز است‌ که‌ در لابراتوار من‌ ساخته‌ نمی‌شود: الماس‌ و مروارید. تولید مروارید پرورشی‌ یکی‌ از شگفت‌انگیزترین‌ وقایع‌ دنیا است‌. زیرا این‌ پدیده‌ از نظر زیست‌شناسی‌غیرممکن‌ به‌ نظر می‌رسید. میکی‌ موتو در مواجهه‌ با موجود زنده‌ای‌ که‌ اختراع‌ او را به‌خوبی‌ خودش‌ درک‌ می‌نمود، جزو شادترین‌ و خوشبخت‌ترین‌ انسانهای‌ روی‌ زمین‌ محسوب‌ می‌شد.

میکی‌ موتو حتی‌ پس‌ از اختراع‌ مرواریدهای‌ کروی‌ هم‌ از تحقیقات‌ خوددست‌ بر نداشت‌. تحصیلات‌ میکی‌ موتو فقط‌ در آموزش‌ اولیه‌ خواندن‌ و نوشتن‌ و ریاضیات‌ در یک‌ مدرسه‌ تک‌ اتاقی‌ خلاصه‌ می‌شد. اما آنچه‌ که‌ وی‌ بعدها آموخت‌ همه‌ نتیجه‌ تلاش‌ شخصی‌ او بود و از لحاظ‌ شباهت‌ بسیاری‌ به‌ ادیسون‌ داشت‌.

میکی‌ موتو سلطان‌ مروارید

میکی‌ موتو با نوآوری‌ خود شهرت‌ و افتخار بسزایی‌ برای‌ کشورش‌به‌ ارمغان‌ آورد. او بخش‌ عمده‌ زندگی‌ 96 ساله‌اش‌ را وقف‌ مرواریدها نمود و راه‌ را برای‌علاقمندان‌ به‌ این‌ رشته‌ هموار کرد. میکی‌ موتو در زمان‌ حیات‌ مفتخر به‌ دریافت مدال ‌شایستگی‌ فورث‌ اوردر و پس‌ از مرگ‌ مفتخر به‌ دریافت مدال‌ شایستگی‌ فرست‌ اوردر شد. میکی‌ موتو در نزد مردم‌ جهان‌ با لقب‌ سلطان‌ مروارید معروف‌ و شناخته‌ شده‌ است‌.گفته‌ می‌شود که‌ این‌ لقب‌ یقیناً مایه‌ افتخار میکی‌ موتو بود. زمانی‌ که‌ تولید مرواریدهای‌پرورشی‌ به‌ عنوان‌ صنعتی‌ جدید و مهم‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شد، حق‌ امتیاز تولیدمرواریدهای‌ کروی‌ میکی‌ موتو لغو شد.

البته‌ میکی‌ موتو از مشاهده‌ چنین‌ تحول‌ و پیشرفتی‌بسیار راضی‌ بود زیرا رفاه‌ و پیشرفت‌ جامعه‌، آرزوی‌ همیشگی‌ و دیرینه‌ او بود. درست‌ درهمین‌ زمان‌ بود که‌ وضعیتی‌ غیرقابل‌ پیش‌بینی‌ و تأسف‌آور پیش‌ آمد، بدین‌ ترتیب‌ که‌ مرواریدهای‌ پرورشی‌ بسیار ارزان‌ و با کیفیت‌ بسیار پایین‌ وارد بازار شد به طوری که‌ شهرت‌ مرواریدهای‌ ژاپنی‌ را مورد تهدید قرار داد و با توجه‌ به‌ این‌ که‌ مرواریدهای‌ میکی‌ موتو،شهرتی‌ عالمگیر و جهانی‌ برای‌ مردم‌ جهان‌ به‌ همراه‌ آورده‌ بود، این‌ مسئله‌ خطری‌ حائزاهمیت‌ برای‌ ملت‌ ژاپن‌ محسوب‌ می‌شد.

رویدادهای‌ تاریخی‌ و مهم‌ زندگی‌ میکی‌ موتو

1858: تولد در شهر توبا در استان‌ میه‌ پرفکچر، ژاپن‌.

1888: شروع‌ پرورش‌ صدف‌ها در نزدیکی‌ جزیره‌ بنتن‌ جیما در خلیج‌ شین می.

1893: ابداع‌ مرواریدهای‌ پرورشی‌. ایجاد مزرعه‌ پرورش‌ مروارید در جزیره‌ تاتو کوجیما.

1899: افتتاح‌ فروشگاه‌ مروارید میکی‌ موتو در گینزا، توکیو.

1908: کسب‌ حق‌ امتیاز انحصاری‌ مرواریدهای‌ پرورشی‌ گرد.

1924: احراز مقام‌ سرپرستی‌ خانه مرواریدها به‌ حکم‌ امپراطوری‌.

1927: ملاقات‌ با توماس‌ ادیسون‌ در وست‌ اورنج‌، نیوجرسی آمریکا.

1951: بازدید امپراطور ژاپن از جزیره‌ تاتوکوجیما.

1954: بازدید همسر امپراطور ژاپن‌ از جزیره‌ تاتوکوجیما.

1954: فوت‌ در سن‌ 96 سالگی‌. اختصاص مدال‌ فرست‌ اوردر پس‌ از مرگ‌.

www.jtd.ir


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/21ساعت 3:11 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |



هنگامی که بازدید کننده‌ای قدم به محیط موزه جواهرات ملی بانک مرکزی می‌گذارد، دقایقی و شاید ساعتی را در بهت می‌گذارند. تلالو و درخشش هزاران گوهر ارزشمند و بی همتا، خیره کننده است. زیبایی جواهرات، نام‌های تاریخی،توضیحات راهنمای موزه در کنار صدای آژیرها و زنگهای خطر، سالهای پرفراز و نشیب تاریخ این مهد تمدن را یاد آور می‌شوند و...
درهر سمت و سویی از این غرفه، گوهری گرانبها و کم نظیر قراردارد و به جرات می‌توان گفت در هیچ مجموعه ای در جهان این مقدار زمرد درشت و کمیاب در کنار هم قرار ندارد. شمشیر موجود از دو سو پوشیده از عاج است و در دو سوی آن زمرد درشتی قرار گرفته است.
غلاف شمشیر از طلا است که با زمرد و الماس تزیین شده است. یک جفت سردوشی زیبا نیز دیده می‌شود که درهریک بیش از 300 الماس به کاررفته است. این الماسها در قابهای زرینی نصب شده‌اند که مینای سبز و سرخ درآنها دیده می‌شود. در سردوشیهای فوق یک قطعه زمرد سبز متمایل به آبی به وزن حدود 100 قیراط و یک قطعه زمرد سبز تیره به وزن 80 قیراط( دیده می‌شود. زمردهای برجسته روی شمشیر بین 18 تا 100 قیراط وزن دارند.  انبوه مرواریدهای این غرفه و زیبایی و تنوع آنها بی نظیر است .
استفاده از مروارید در هر نوع زینت، از فرش گرفته تا لباس و جلد کتاب، چتر و سلاح در زمان قاجاریه رواج داشت. یک پشتی و دو فرش مروارید دوزی شده در کاخ گلستان موجود بوده است و تصاویر زیادی در دست است که رواج استفاده از مروارید را نشان می‌دهد. عمده این مرواریدها از خلیج فارس استخراج شده‌اند. صندوقچه را از چوب ساخته‌اند و ورقی از زرو مینا بر روی آن کشیده‌اند.
طرح مرکزی صندوقچه گلچه‌ای است که از مینای سفید و صورتی و آبی و سبز ساخته شده و سطح باقیمانده در صندوق از گلها و گلبرگهای گوناگون پوشیده شده است که در حاشیه آنها طرحهایی از مینای آبی پررنگ و چهار برگهای سبز و آبی کمرنگ به چشم می‌آید. در طرح حاشیه در صندوق، دو متن، حاوی آیاتی از قرآن وجود دارد. این صندوق زیبا که درزمان ناصرالدین شاه ساخته شده است دارای طول حدود 42 سانتی متر و عرض حدود 32 سانتی متر و ارتفاع حدود 20 سانتی مترمی‌باشد.
دریای نور:
دریای نور بنام‌ترین گوهرایران و یکی از گوهرهای تاریخی جهان است. این گوهر با زوج خود، الماس کوه‌ نور، درسال 1739 درزمره غنایم افسانه وار نادرشاه ازهند به ایران آمد. اما پس از مرگ نادر این دو گوهر از هم جدا شد. کوه نور به هندوستان بازگشت و از آن پس به انگلستان رفت و دریای نور در ایران باقی ماند. تردیدی نیست که این الماس از معادن گلنده، درجنوب هندوستان به دست آمده است. رنگ آن مایل به صورتی است و وزن آن بین 182 تا 186 قیراط است.
ارتفاع کل: 2/7 سانتی متر (باقاب) عرض کل: 3/5 سانتی متر (با قاب) این الماس چهار پهلو با تراش تخت پلکانی به ابعاد 5/12 در 5/29 * 4/41 میلیمتر و وزن تقریبی 182 تا 186 قیراط، صورتی رنگ و صاف با درخشش و پاکیزگی فوق العاده می‌باشد. لازم به ذکر است کوه نور نیز از گوهرهای استثنایی بود که نادر با خود به ایران آورد. اما شاهرخ نوه نادر که دو سال بعد به تخت نشست، کوه نور را به پاس زحمات احمد ابدالی که بعد فرمانروای افغانستان شد، به او هدیه کرد.
این الماس بزرگ در خانواده احمد شاه دلواری دست به دست گشت تا دوباره به هندوستان راه یافت و به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و او نیز به نوبه خود از انگلسیها شکست خورد و درسال 1850 به ملکه ویکتوریا هدیه شد. درسال 1909 میلادی هنگامی که مشروطه طلبان تهران را اشغال کردند به هنگام پناهنده شدن به سفارت روسیه، محمد علی شاه الماس دریای نور و بخش دیگری از جواهرات را با خود به همراه داشت و این درحالی بود که بخش دیگری از جواهرات اصیل و گرانقدر سلطنتی به عنوان گروی وامی که از طرف محمد علی شاه دریافت شده بود به بانک روس سپرده شده بود، و پس از مذاکراتی که مشروطه طلبان با نماینده او داشتند محمد علی شاه حاضرنمی‌شد جواهرات را مسترد دارد اما دولت مشروطه با پذیرفتن کلیه بدهیهای او و مقرر کردن حقوقی شاهانه برای تامین زندگی‌اش، موفق شد قسمت عمده جواهرات را در اختیار بگیرد.
در مورد الماس دریای نور، ذکر این نکته ضروری است که گفته می‌شود الماس دریای نور و نیز الماس نورالعین تکه‌های جداشده از الماس کرسی اعظم هستند که توسط ژان باتیست تاورنیه در سال 1642 میلادی در دربار هندوستان دیده و وصف شده بود. ظاهرا الماس کرسی اعظم (دریای نور) درسال 1834 میلادی د‌چار حادثه‌ای می‌شود و از قطعه کوچکتر و جدا شده این الماس بی نظیر، الماس نورالعین با عمق کم، شکل آویزی و دامنه‌هایی بی قرینه تراشیده می‌شود و قطعه بزرگتر تبدیل به دریای نور فعلی با وزن بیش از 180 قیراط می‌شود که نام فتحعلی شاه و تاریخ 1250 هجری قمری نیز بر آن کنده می‌شود.
نیم تاج نورالعین:
الماس نورالعین، درشت‌‌ترین برلیان پشت گلی سند‌گزاری شده جهان است. همانطور که قبلا توضیح داده شد بنظر می‌رسد که این گوهر همراه با الماس دریای نور، روزگاری الماس کرسی اعظم تاورینه را تشکیل می‌داده است.این الماس اکنون درنگین دانی از پلاتین قراردارد. در دو سوی آن الماسهای زرد، صورتی و بی رنگ که تراش برلیان و اشکال گوناگون دارند قرار گرفته و در زیر آن ردیفی موجدار از الماسهای شاخکی به کار رفته است.
الماس نورالعین برلیانی بادامی به ابعاد 11*26*30 میلی متر با وزن تقریبی 60 قیراط می‌باشد. سایر الماسهای به کاررفته در این نیم تاج بیشتر به رنگ زرد بوده و انواع درشت‌ترین 10 تا 20 قیراط وزن دارند.  الماسهای زیادی در مجموعه جواهرات ملی وجود دارد این الماسهای زرد رنگ نمونه‌هایی از خیل عظیم الماس‌های مجموعه هستند. الماس زرد رنگ وسط حدود 135 قیراط وزن دارد و الماس‌های دیگر بین 30 تا 120 قیراط هستند.
کمربند زمرد:
این کمربند زربافت است و تخمه‌ای زمردین دارد. زمرد بیضی شکل آن برپایه‌ای زرین سوار و گرداگرد آن به الماس مرصع است و قریب به پنج سانتی متر ارتفاع دارد. ظاهرا این زمرد قبلا سوراخ و به رشته‌ای آویخته بوده است و به منظور از میان بردن سوراخ آن را دوباره تراشیده‌اند بطوریکه بر روی آن یک گودی واضحی وجود دارد و صیقل آن نیز ناقص است.
این کمربند زیبا متعلق به ناصرالدین شاه بوده و چه بسا زمرد این کمربند همان باشد که روزی متعلق به جهانگیر شاه بوده است و پس از فتح دهلی توسط نادرشاه به ایران آمده باشد. وزن تقریبی این زمرد 175 قیراط بوده و اندازه آن 43* 52 میلی متر می‌باشد.
انفیه دان زمرد:
انفیه دان روبرو بعد از الماس دریای نور گرانبها‌ترین جواهر مجموعه است. کلاف زرین آن با الماسهای دامله پوشیده شده و 92 قطعه زمرد در آن به کاررفته است. این جعبه به شکل چهارپهلو است. سرپوش و قسمت زیرین آن از دو هرم ناقص کم ارتفاع ساخته شده است. درمیان سرپوش آن تک زمردی با تراش مختلط دیده می‌شود. ابعاد این انفیه دان درحدود 6*5*3 سانتی متر می‌باشد که زمرد اصلی آن حدود 35 قیراط وزن دارد.
جقه نادری:
ارتفاع این جقه 8/12 سانتی متر بوده و زمردهای آن به احتمال زیاد از معادن کلمبیا به دست آمده‌اند. زمردهای کوچکتر بین 12 تا 20 قیراط وزن دارند. درمجموعه جواهرات موزه تعداد بسیاری جقه وجود دارد که در تزیین دستارها و سرپوشها به کار می‌رفته است و دراین میان جقه نادری معروفترین آنهاست. این جقه درحدود 13 سانتی متر بلندی دارد و تخمه آن زمردی درشت و بسیار ارزشمند است،
وزن آن حدود 65 قیراط بوده و دراطراف این زمرد با الماس مرصع شده است. گوهرها همه زه طلایی و یا زهی از طلای سفید دارند، پشت جقه همه از طلای سفید یکدست و ساده است. لازم به ذکر است که استفاده نادر از این جقه با توجه به فقدان اثری ثبت شده که این جقه و یا استفاده از آن را از طرف نادر ثابت نماید بعید به نظر می‌رسد و ظاهرا این جقه بعد از نادرو به منظور ستایش از این فرمانده نظامی ساخته شده است.
کلاف زرین این زیور که بیشتر به جقه شباهت دارد، محتوی یاقوتهای متعدد و خوش آب است که بیشتر آنها تراش دامله دارند. دروسط آن لعلی چهارگوش قرارگرفته و شاخ و برگهای آن با مینای نیمه شفاف سبز، آبی و سفید مشخص شده است.
از سازنده و سابقه ساخت آن اثری نیست اما سبک کار ایرانی است و از نیمه دوم سده نوزدهم حکایت می‌کند. لعل چهارگوش با ابعاد 17*14 میلی متر و وزن تقریبی 20 قیراط و رنگ سرخ تقریبا صاف در حاشیه‌های مینا کاری شده آبی رنگ خود نمایی کرده و یاقوت دامله 4 قیراطی که در بالا دیده می‌شود بسیار با کیفیت به نظر می‌رسد. این جقه دارای گوهر‌هایی ممتاز است و پشت جقه کاملا با طلای سرخ و با طرحی زیبا ساخته شده است. برای نصب آن از دو سوزن بلند و عمودی استفاده کرده‌اند.
ارتفاع کل این جقه 5/20 سانتی متر است و کلیه گوهرهای اصلی در نگین دانهای بسته سوار است. درهمه تصاویری که از سلاطین قاجار و این جقه وجود دارد، برفراز این جقه سه پر سیاه حواصیل که نشانی از سلطنت است، دیده می‌شود.
دو لعل بادامی با وزن تقریبی هریک 60 قیراط و چهار زمرد که دوتای آنها حدود 55 قیراط وزن دارند و دوتای دیگر حدود 8 قیراط همراه با برلیانی 16 قیراطی و زرد رنگ، الماسی با تراش فلامک، بی رنگ و 22 قیراطی همراه با الماس فلامک دیگری که 25 قیراط وزن دارد و بی رنگ است بر این زیور استثنایی می‌درخشند. این جقه از طلای سفید و مرصع به الماس است.
یک قطعه زمرد پلکانی چهار پهلو در وسط گل نوار پایین و شش زمرد با کلاهک طلا و شش زمرد در قاب طلا در اطراف جقه دیده می‌شود. پشت جقه از طلای سرخ ساخته شده و کلاهکها و قابها با الماس پوشیده شده‌اند. ارتفاع این جقه به 5/26 سانتی متر می‌رسد.
زمردهای این جقه سبز کم رنگ بوده و بین 11 تا 30 قیراط وزن دارند. هیچ جواهر و زیوری که با گوهرهای متنوع ساخته شده است، به زیبایی زیوری که از یک گوهر ساخته شده است، نیست. دراین جقه چقدر زمرد برزمینه‌ای از طلای ساده به چشم می‌آید.
در اصل درانتهای هرپنج شقه، آویزی از زمرد قرار داشته و پشت جقه از طلای ساده پوشیده شده و یک سنجاق دو سرنیز برای نصب آن طرح ریزی شده است. برای شناسایی این زیور سندی دردست نیست، اما مینای سفیدی که برکلاههای زرین آویزها دیده می‌شود، آن را کار صنعتگران ایران معرفی می‌کند. زمرد درشت وسط با ابعاد 38*‌28 میلی متر و وزن تقریبی 60 قیراط بسیار هنرمندانه نصب شده است. ارتفاع: 16 سانتی متر.
محمد شاه همراه با گوهرهایی که بعضی از آنها یافت شده است نادر با شکست این پادشاه گنجینه عظیمی را به ایران منتقل کرد که بسیاری از نمونه‌های مجموعه متعلق به آن زمان است. این نوع تصاویر مدارک معتبری برای شناخت پیشینه جواهرات تاریخی هستند.
این جقه طرحی هندی دارد و روی آن از الماسهای هندی به صورت گلچه ها و ردیفهای متقارن کنار هم پوشیده شده و بر بالای آن ردیفی از مروارید، یاقوت و آویزهای زمرد به چشم می‌آید. مینای پشت آن طرح مشخص میناهای جیپور هند را دارد و رنگهای سرخ و یاقوتی، آبی تیره و سبز پشت نمای آن برزمینه سفید شیری، نشانگر گل سرخ، زنبق و گلهای دیگر است. ارتفاع کل این جقه 17 و عرض آن 15 سانتی متر است.
به نظر می‌رسد که این جقه توسط یکی از حکمرانان هند و یا یکی از نمایندگان دولت انگلیس در هند به دربار ایران هدیه شده باشد. در این سه قطعه، فیروزه‌های یکدست و از بهترین نوع، با مهارتی بسیار به کاررفته است، قبضه خنجری که در بالا دیده می‌شود از شاخ سیاه است که برآن سه رنگ به چشم می‌آید.
غلاف آن از مخملی تیره رنگ است که تقریبا همه آن در زیر سه پارچه قاب طلا که حاشیه آن یاقوت قرمز و بقیه فیروزه نشان است، پنهان می‌شود. سردوشیها از تکه چوبهای مسطحی ساخته شده که با پارچه‌ای سرخ رنگ پوشیده شده و بر این پارچه ورقهای طلای نقش‌دار نصب شده است و برهر یک از سردوشیها طغره‌ای درشت که قاب طلا و نگین فیروزه دارد، دیده می‌شود.
شمشیر پایین از فولاد آبدیده و دسته شمشیر از عاج است، خود غلاف از طلای فیروزه نشان می‌باشد. طول این شمشیر 97سانتی متر است.


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/21ساعت 3:9 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |



جواهرسازان معروف فرانسوی که به عنوان سمبل سبک فرانسه درصدد گسترش مارک‌های خود در ایالات متحده آمریکا هستند.برای فرانسه هیچ چیز مهم‌تر از آن نیست که جواهرات خود را در ایالات متحده آمریکا، به فروش برساند زیرا آمریکا جزو یکی از بزرگترین بازارهای جهان محسوب می‌شود.

به هر حال، دستیابی به موفقیت در بازار آمریکا داستان داشتن و نداشتن است. بسیاری از جواهرسازان فرانسوی تحت تاثیر عواملی همچون دستمزد بالای کارگران، قوانین اکید کار، مالیات‌های سنگین و اجرای اکید قوانین در آمریکا قادر به رقابت با سایر کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا در این بازار نیستند. بعد آمریکا و سایر کشورها به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند و در راستای توسعه و گسترش مارک‌های خود به صورت منحصر به فرد و مظهر طراحی و سبک فرانسه درخشیده‌اند و مهمتر از همه آن است که جواهرسازان فرانسوی محصولات خود را نزد مشتریانی عرضه می‌کنند که به خوبی از مد روز دنیا آگاهند و همواره کیفیت را به قیمت ترجیح می‌دهند. در میان مارک‌های بسیار موفق فرانسوی که بر اساس چنین فرمولی به قله پرشکوه موفقیت نائل شدند، به ترتیب اهمیت موفقیت می‌توان کریستین برناردChristian Bernard، و بلون Bellon را نام برد

بلون Bellon

شرکت بلون کراتور Bellon Createur واقع در خارج لیون، یک تجارت فامیلی است که در 1907 تاسیس شد. بلون Bellon در آغاز به تولید نگین‌ها (سنگهای) قیمتی نقش برجسته مذهبی اشتغال داشت که البته هنوز هم در این زمینه فعال است. اما بلونBellon مدرن امروزی بیشترین توجه خود را به سوی تولید جواهرات زنانه 18 عیار معطوف نموده که در 120 کشور دنیا و حدودا به 1200 خرده‌فروشی در خارج از فرانسه فروخته می‌شود. حدود 3 درصد از تولیدات شرکت به ژاپن صادر می‌شود که بزرگترین بازار خارجی به شمار می‌رود. فقط 5 درصد محصولات بلون Bellon در ایالات متحده و به قیمت 150 تا 2000 دلار به فروش می‌رسد.

پیر بلون Pierr Bellon، معاون امور فروش و بازاریابی می‌گوید: ما امیدواریم وضعیت فوق تغییر یابد. تا به حال محصولاتمان را طی نمایشگاه‌های تجاری و یا بازدید و سفر فروشندگان شرکت به آمریکا حدود 4، 5 بار در سال، به فروش رسانده‌ایم...

کریستن برنارد پاریس Christian Bernard Paris

این شرکت در 1972 توسط نگوین برنارد Ngoyen Bernard در پاریس Paris تاسیس شد و امروزه با نام کریستین برنارد دیفیوژن گروپ Christian Bernard Diffusion Grup مظهر موفقیت فرانسوی در کسب شهرت در سطح بین‌المللی به شمار می‌رود. کریستین برنارد پاریس Christian Bernard Paris با دارا بودن بیش از 2000 نقطه فروش در سراسر دنیا، سالانه 141 میلیون دلار جواهر و ساعت می‌فروشد که 90 درصد سود حاصل از این رقم مربوط به فروش در خارج از فرانسه است که درصد قابل ملاحظه‌ای از این فروش از محل 19 بوتیک کریستین برنارد Christian Bernard در آمریکا حاصل می‌شود...

تاردی Tardy می‌گوید: در جایی که مارک برای مشتری حائز اهمیت است، آینده ساعت‌ها این چنین خواهد بود و چنین ادامه می‌دهد: تنها روش موثر برای راهیابی موفق به بازار آمریکا، ارائه کارها و محصولات خاص است.

مولفه‌های فوق مواردی از عملکرد شرکت‌های موفق فرانسوی در آمریکاست.

امسال شاهد عرضه ساعت‌های مختص بانوان با طراحی کاملا متفاوت و الماس‌نشان بودیم که به راستی ستاره درخشان ساعت‌های جدید بودند.

ما در مراسم برگزاری نمایشگاه باسل (Basel) 2001، شاهد درخشش 3 گرایش برجسته بودیم که هر سه عامل اغلب در کلکسیون‌های ارائه شده محسوس بودند.

1) بیشترین طراحی‌ها با در نظر گرفتن نوعی گرایش خاص به سمت تولید محصولات ویژه برای بانوان انجام شده بودند.

2) به کارگیری فراوان رنگ به ویژه در بند ساعتها و استفاده از سنگهای رنگی

3) وفور استفاده از الماس یا دایاموندلوک (Dimondlook) روی ساعتها

نمایشگاه امسال به دلیل ارائه ساعت‌های فوق‌العاده ابتکاری و جدید و طرح‌های بی‌سابقه، از نقطه نظر صلف ساعت‌سازی توجه همگان را به خود جلب نمود و تعداد بی‌شماری از ساعت‌سازان مجمو‌های جواهری خود را به این نمایشگاه افزودند. همچنین بسیاری از مارک‌های معروف از این موقعیت بسیار مناسب سود جسته و با جشن گرفتن سالروز‌های مهم، اقدام به معرفی و ارائه محصولات و کلکسیون‌های جدید خود کردند.

www.jtd.ir


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/21ساعت 3:7 عصر توسط مقدم نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت